گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
حیات القلوب
جلد اول
تألیفات




اشاره
از علّامه بزرگوار تألیفات و آثار فراوانی بجاي مانده است که بیشتر آنها مورد توجه اهل علم و دانشمندان و علاقه مندان به
علوم و آثار اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السّلام قرار
ص: 23
گرفته است.
آن بزرگوار گذشته از اینکه از نقطه نظر کثرت تألیف، یکی از شخصیتهاي کم نظیر و یا بی نظیر بوده که با توجه به عمر
مبارکش از موفقیت ویژه اي برخوردار بوده است، از جهت نفیس بودن آثار و تألیفات و حسن سلیقه و اسلوب در ردیف یکی
از بهترین مؤلفین تاریخ تشیع محسوب می شود.
اینک به بعضی از آثار آن عالم بزرگوار و فرزانه عالی مقدار اشاره می کنیم:
تألیفات عربی
-1 بحار الانوار.
-2 مرآه العقول فی شرح اخبار آل الرسول (شرح کافی).
-3 ملاذ الاخیار فی شرح تهذیب الاخبار.
-4 شرح الاربعین.
-5 الفوائد الطریفه فی شرح الصحیفه.
-6 الوجیزه فی الرجال.
-7 رساله الاعتقادات.
-8 رساله الاوزان.
-9 رساله فی الشکوك.
-10 المسائل الهندیه.
-11 الحواشی المتفرقه علی الکتب الاربعه و غیرها.
-12 رساله فی الاذان.
-13 رساله فی بعض الادعیه الساقطه عن الصحیفه الکامله.
تألیفات فارسی
-1 عین الحیوه.
-2 مشکاه الانوار.
-3 حق الیقین.
-4 حلیه المتقین.
-5 حیوه القلوب.
-6 تحفه الزائر.
-7 جلاء العیون.
-8 مقباس المصابیح.
-9 ربیع الاسابیع.
-10 زاد المعاد.
ص: 24
-11 رساله الدیات.
-12 رساله فی الشکوك.
-13 رساله فی الاوقات.
-14 رساله فی الرجعه.
-15 رساله فی اختیارات الایام.
-16 رساله فی الجنه و النار.
-17 رساله مناسک الحج.
-18 رساله اخري.
-19 مفاتیح الغیب فی الاستخاره.
-20 رساله فی مال الناصب.
-21 رساله فی الکفارات.
-22 رساله فی آداب الرمی.
-23 رساله فی الزکاه.
-24 رساله فی صلاه اللیل.
-25 رساله فی آداب الصلاه.
-26 رساله السابقون السابقون.
-27 رساله فی الفرق بین الصفات الذاتیه و الفعلیه.
-28 رساله مختصره فی التعقیب.
-29 رساله فی البداء.
-30 رساله فی الجبر و التفویض.
-31 رساله فی النکاح.
-32 رساله فی صواعق الیهود فی الجزیه و احکام الدیه.
-33 رساله فی السهام.
-34 رساله فی زیاره اهل القبور.
-35 مناجات نامه.
-36 شرح دعاي جوشن کبیر.
-37 انشاءات.
-38 مشکاه القرآن فی آداب قراءه القرآن و الدعاء و شروطهما.
-39 ترجمه عهدنامه امیر المؤمنین علیه السّلام به مالک اشتر.
-40 ترجمه فرحه الغري ابن طاووس.
-41 ترجمه توحید مفضّل.
-42 ترجمه توحید الرضا علیه السّلام.
-43 ترجمه حدیث رجاء بن الضحاك.
-44 ترجمه زیارت جامعه.
-45 ترجمه دعاي کمیل.
-46 ترجمه دعاي مباهله.
-47 ترجمه دعاي سمات.
-48 ترجمه دعاي جوشن صغیر.
-49 ترجمه حدیث عبد اللّه بن جندب.
-50 ترجمه قصیده دعبل.
سته اشیاء لیس للعباد فیها صنع: المعرفه و الجهل و » -51 ترجمه حدیث
.« الرضا و الغضب و النوم و الیقظه
-52 ترجمه الصلاه.
-53 اجوبه المسائل المتفرقه.
ص: 25
و کتاب « اختیارات الایام » و کتابهاي دیگري نیز غیر از آنچه ذکر شد به علّامه بزرگوار نسبت داده شده است مانند کتاب
.«1» که به اثبات نرسیده است « کتاب فی تعبیر المنام » و « صراط النجاه » و کتاب « تذکره الائمه »
حیوه القلوب
از مرحوم سید بحر العلوم علّامه طباطبائی نقل شده است که او آرزو می کرد که تصانیف و نوشته هاي خودش در دیوان علّامه
مجلسی ثبت شود و به جاي آنها یکی از کتابهاي علّامه مجلسی که ترجمه متون اخبار و به زبان فارسی می باشد، در دیوان او
و این بدان جهت بود که عصر علّامه مجلسی عصر شکوفائی دین بویژه مکتب اهل بیت علیهم السّلام بود و .«2» نوشته شود
علاقه مندان به خاندان اهل بیت علیهم السّلام رغبت زیادي به آشنائی با تاریخ و آثار این خاندان داشتند، ولی چون در آن
عصر اکثر کتابها عربی بودند و کمتر کتابی در این رابطه به فارسی ترجمه شده بود، از این رو مرحوم علّامه بزرگوار یکی از
پیشگامان در این جهت بود که آثار و اخبار معصومین علیهم السّلام را در قالب تألیفات فارسی بیان کرد که از میان آنها کتاب
بود. « حیوه القلوب »
این اثر یکی از تألیفات نفیس بجاي مانده از علّامه مجلسی است، که جلد اول آن درباره پیامبران گرامی علیهم السّلام، و جلد
دوم در احوال پیامبر بزرگ اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلم، و جلد سوم آن در امامت می باشد. و این کتاب ارزشمند مورد
توجه علاقه مندان در عصر علّامه مجلسی و پس از آن بوده است
بویژه براي کسانی که خواهان آشنائی با قصص انبیاء عظام علیهم السّلام و جانشینان آنان و بعضی از قصه هاي مذکور در
قرآن، و آگاهی از سیره سید البشر رسول گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلم و وقایع مربوط به عصر بعثت و قبل از آن و
همچنین بعد از بعثت تا هجرت و از هجرت تا رحلت آن بزرگوار، و نیز در جلد سوم
ص: 26
مسئله امام شناسی و وجوب وجود ائمّه علیهم السّلام و آیات درباره امامت مورد توجه قرار گرفته است.
نکته اي که قابل توجه می باشد در این کتاب، در برگرفتن تعداد بسیاري از روایات و اقوال مختلف در موضوعات مطرح شده
در هر یک از جلدهاي آن، از این رو در تحقیق سعی شده است که از بیشتر مصادري که مؤلف آنها را مدّ نظر داشته استفاده
و به آنها ارجاع شود؛ و علاوه بر آنهایی که خود او ذکر کرده، در بعضی موارد از مصادر دیگري استفاده شده که آن مطالب
یا روایات در آنها آمده است چه از کتابهاي شیعه باشد و چه از کتابهاي اهل سنّت، تا بهره بردن از کتاب کاملتر شود.
وفات
علّامه مجلسی پس از عمري تلاش و کوشش بی وقفه در جهت نشر و تبلیغ و ترویج علوم آل محمد علیهم السّلام و هدایت
جامعه با تدریس و تألیف و خطابه و احیاء سنّتهاي الهی و اقامه حدود و از بین بردن بدعتها و مبارزه مستمر با منکرات،
سرانجام در روز 27 ماه رمضان سال 1111 در سنّ هفتاد و سه سالگی دیده از جهان فروبست و به سراي باقی و جوار رحمت
الهی
منتقل شد، و به مناسبت تاریخ وفات آن علّامه بزرگوار بعضی گفته اند:
«1» ماه رمضان چه بیست و هفتش کم شد تاریخ وفات باقر اعلم شد
علّامه بزرگوار در کنار مسجد جامع اصفهان در جوار قبر والد معظّمش ملّا محمد تقی مجلسی در بقعه اي که عدّه اي از
علماي دیگر نیز مدفون هستند بخاك سپرده شد، مرقد شریف او هم اکنون در اصفهان ملجأ عام و خاص می باشد.
ص: 27
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم حیوه القلوب مرده دلان به وادي ضلالت و حرمان به حمد خداوند بی مانندي است که مقرّبان درگاه
احدیتش به زبان بی زبانی اداي شکر نعمتهاي بی منتهاي او نموده اند، و به قدم اقرار به عجز و ناتوانی وادي نامتناهی ثناء او
پیموده اند، و شفاء صدور مستمندان بیمارستان حیرت و هجران به نواي غم زداي عندلیب چمن ستایش هدایت بخشی است
که در گلشن ایجاد هر غنچه را کتابی از معرفت خویش در جیب نهاده و هر شاخی را اوراق بسیار از دفتر شناسائی خود دست
داده، اگر چنار است دستش به تضرع و افتقار به درگاه عالم اسرار گشاده، اگر بید است واله قدرت بی زوالش گردیده و سر
به سجده تعظیم و تمجید نهاده و دریا به خروش حمد و ثنایش ترزبان گردیده، از صفحات امواج، سفینه از وصف جلالش در
کف گرفته، براي مطالعه سوادخوانان خط صنایع جهان آفرین به سر انگشت نسیم ورق می گردانند، صحرا کمر گشوده بر
مسند کوه پشت داده، از مداد شجر و سبزه و شقایق مجموعه مفصل الحقایق در دامن گذاشته؛ به الوان نغمات دلنشین، بدایع
خلق صانع سماوات و ارضین را به مسامع قلوب ارباب یقین می رساند، کما قال عزّ من
.«1» قائل وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ
زهی لطف کامل و فضل شاملش که براي هدایت سالکان مسالک نجات راهنمائی گم گشتگان مهالک ضلالت بر شوارع
دین از انبیاء عالی شأن، اعلام رفیعه ساخته، و بر مشارع یقین از اوصیاء رفیع مکان، منابر منیعه پرداخته است، و هر یک را به
حلیه اخلاق
ص: 28
علیّه و آداب سنیّه زیور داده، براي دفع عساکر وساوس شیاطین و شهاب ملحدین به جنود معجزات قاهره و براهین باهره مؤید
گردانیده، فله الحمد علی ما اسبغ علینا من نعمائه و ارسل الینا من رسله و حججه فی ارضه و سمائه و له الشکر علی ما عجزنا
عن احصائه من قسمه آلائه.
ضیاء بصایر ارباب یقین، جلاي مسامع مقرّبین، به مطالعه و استماع فضایل و مناقب سروري است که در طیّ مراحل و قطع
منازل اصلاب طاهره و ارحام طیّبه، افواج انبیا و رسل، دیده عرفان خویش را به کحل الجواهر غبار موکب همایونش جلا می
دهند، از وفور اشعه انوار جلالش دیده شان از مطالعه جبین اظهرش خیره گردیده، در مرآت عرش انور، عکس جمالش را
مشاهده می نمودند.
و درود متواتر الورود و صلوات نامعدود بر آن خلاصه عالم ایجاد و شفیع یوم معاد، اعنی مفخر انبیا و زبده اصفیا، محمد
مصطفی صلّی اللّه علیه و آله و سلم و آل بی مثالش، که درّ یکتاي محبت و گوهر گرانبهاي ولایتشان درّه التاج هر ملک
مقرب و حرز بازوي هر پیغمبر مرسل گردیده، و عروق شجره معرفت قدر منزلتشان در ریاض قلوب صافیه و حدائق صدور
زاکیه ارباب عرفان و اصحاب ایقان دویده، اگر مسبّحان افلاك و مهندسان
تخته خاك در مقام عدد مناقب بی انتهاي ایشان درآیند، هرآینه سبحه انجم فروریزد و ریگ صحرا و قطره دریا و ذرّه هوا به
آخر رسد، و هنوز عشري از اعشار و اندکی از بسیار احصا نکرده باشند، پشت افلاك خمیده احسان، و کره خاك غریق امتنان
ایشان است، خشت زمین را به نام نامی ایشان ساختند، و سراپرده عرش را براي انوار ایشان افراختند، فوج ممکنات را از ظلمت
آباد عدم به روشنائی قندیل انوار ایشان قدم در ساحت وجود نهادند. و اگر وجود فایض الجود ایشان نبودي، احدي از طفلان
موالید از آباء علوي و امّهات سفلی نزادندي، فصلوات اللّه علیهم اجمعین ابد الآبدین و لعنه اللّه علی اعدائهم دهر الداهرین.
امّا بعد، خامه تراب اقدام طالبان شاهراه هدایت، و مجتنبان مهامه حیرت و غوایت، محمد باقر بن محمد تقی عفی اللّه عن
جرائمهما، به زبان شکستگی و انکسار، بر صحایف ضمایر صافیه ارباب یقین و مرآت قلوب نیّره خلاصه مؤمنین، تحریر و
تصویر می نماید که:
ص: 29
چون این حقیر خاکسار، ذرّه بی مقدار در عنفوان جوانی به رهنمونی هدایات ربانی از ظلمات علوم جهالت اثر، و کتب
ضلالت ثمر، منزجر گردیده، عنان عزیمت به صوب عین الحیاه جاودانی، یعنی تتبّع اخبار و تفحّص آثار اهل بیت اخیار سیّد
ابرار علیهم صلوات اللّه الملک الغفار، که ینابیع علوم یزدانی و معارف سبحانی و معادن جواهر حقایق ربانی مصروف و
جمع نمودم. « بحار الانوار » معطوف گردانیدم و عمده احادیث و آثار ایشان که بعد از تتبع بسیار بدست آمده بود در کتاب
در این ولا جمعی از برادران ایمانی و دوستان روحانی از این قلیل البضاعه استدعا
نمودند که آنچه از آن کتاب جامع الابواب متعلق به تواریخ، احوال و معجزات و مکارم اخلاق و محاسن صفات و احوال و
غزوات حضرت سیّد البشر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و دلایل امامت و خلافت و اطوار حمیده و آداب پسندیده حضرات ائمه
اثنا عشر و حضرت فاطمه زهرا صلوات اللّه علیهم اجمعین بوده باشد، به لغت فارسی ترجمه نمایم، تا جمیع طوایف الانام سیّما
جمعی از عوام را که از فهم لغت عربی عاجزند از آن بهره مند گردند، و براي تأکید حصول این مأمول و اجابت این مسئول،
چنین تقریر می کردند که کتبی که به لغت فرس در این ابواب تألیف شده است، اکثر احادیث آنها را از کتب مخالفین دین
اخذ نموده اند، نسبت خطاها و لغزشهاي عظیم به انبیاي عظیم الشأن و اوصیاي جلیل القدر ایشان داده اند، که اخبار معتبره اهل
بیت رسالت علیهم السّلام ناطق است بر برائت ساحت عصمت ایشان از امثال آنها، و بعضی با عدم تتبع وافی و تفحّص شافی
متوجه این امر گردیده اند و از بسیار اندکی ایراد کرده، و از دریا به قطره اي قناعت نمودند، و رتبه تمییز میان صحیح و سقیم
و غث و سمین اخبار منقوله و احادیث متداوله و اقوال متنوعه و اکاذیب مختلفه را نداشته اند، و بر تو لازم است که به جهت
اداي شکر نعمت ایزدي، چنین کتاب عالی تألیف نمائی که فیضش عام، و نفعش تمام بوده باشد.
بناء علی هذا هر چند در این وقت، به اعتبار وفور عوائق و کثرت شواغل و علایق، تمشیت این امر از این حقیر خلایق در غایت
صعوبت و اشکال می نمود،
امّا چون اجابت مسئول ایشان به جهت رعایت حقوق اخوت ایمانی لازم می دانست که تشیید اساس
ص: 30
تصدیق و یقین نبوت اشرف مرسلین و امامت ائمه طاهرین صلوات اللّه علیه و علیهم اجمعین که عمده اصول دین مبین و اهمّ
مقاصد مؤمنین است و تفکر در احوال و تواریخ انبیا و اوصیا که مقربان درگاه احدیت و محرمان سرادق صمدیتند، و تذکر
اخلاق سنیّه و اطوار مرضیّه و محن و مصایب و بلایا و نوایب ایشان و استماع معجزات وافیه و براهین شافیه ایشان در تقویت
ایمان و یقین و رام گردانیدن نفس امّاره و انزجار او از شهوات دنیّه نشئه فانیه، و میل فرمودن او به متابعت سنن مرسلین و
آداب صالحین تأثیر عظیم دارد، چنانچه جناب اقدس ایزدي تعالی شأنه در قرآن مجید براي اصلاح متمردان و هدایت غاویان،
این طریقه مستقیمه را مسلوك داشته.
و ایضا موجب صرف قلوب، و استماع اکثر خلق از قصص باطله و اساطیر کاذبه که قلوب عامه جهّال را تسخیر نموده اند، می
گردد، لهذا استمداد توفیق از جناب اقدس ایزدي جلّ و علا و اقتباس هدایت از مشکاه انوار انبیاء و اوصیاء علیهم الصلوات و
التحیه و الثناء کرده، شروع در تألیف کتاب مزبور نموده، و چون ترجمه جمیع آنچه در کتاب کبیر مندرج گردیده بود، موجب
تطویل کتاب و تکثیر ابواب می گردید، و در این زمان که همّت اکثر ناس از تحصیل کتب مطوّله هر چند کثیر الفائده باشد
قاصر است، بنابراین اختصار می نماید بر ترجمه آنچه از احادیث، اوثق و اقوي بوده باشد، و با اتفاق اکثر مضامین چند روایت،
به یکی اکتفا می نماید تا
فایده اش جلیل و مؤونت تحصیلش قلیل بوده باشد.
و چون موضوع این کتاب مستطاب، بیان فضائل و کمالات و مناقب و معجزات و تواریخ حالات اجداد کرام و آباء فخام عالی
افروخته، و فروغ اشعه جلالش در فضاي «1» نسبی است که چراغ دودمان عزتش از قندیل انوار مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍ فِیها مِصْباحٌ
بی انتهاء توصیف قدرش طایر اندیشه اجناح ارتباح سوخته، اعنی شاه آگاه والاجاه، سپهر بارگاه، انجم سپاه، سلیمان نشان، دارا
دربان، رعیت پرور، عدالت گستر، نهال رعناي بوستان صفوت و خلافت، سرو زیباي چمن ابهت و جلالت، و جهان بخش
دریانوال، سایه
ص: 31
رأفت حضرت پروردگار ذو الجلال در بام بیت الحرام، دولت و اقبالش آشیان کبوتران حرم، دعاهاي بی ریائی ساحت حریم
رفعت و جلالش معتکف دلهاي پاك طینتان خالص الولا، نسبت بحر بی انتها به کف دریا نوالش نسبت کف و دریا و نمایش
خورشید انور در فضاء راي اظهرش، چون نمایش ذره اي از بیضا، نسبت تیغ خورشید مثالش هلال در اوج اقبال بر خویش می
بالد، و به گمان کمان رفیع مکانش قوس و قزح به رنگ آمیزي خجلت می کاهد، خورشید پاك گوهر اگر از رشک چتر
نیک اخترش غمگین نگردیدي، در فراش گلگون شفق به خون دل خویش ننشستی و سر اندوه بر بالین افق نگذاشتی و چرخ
بی قرار که از رفعت ایوان رفیع بنایش چاك در جگر نداشتی، روزي هزار دور برگرد سر چاکران بزمش گردیده منت داشتی،
اطلس فلک بطانه سایبان ایوان جلالش و منطقه بروج کمربند یساولان مجلس بهشت مثالش، سلیمان شکوهی که هدهد ناطقه
در مدیحش الکن و مرغ و ماهی را قلاده انقیادش در گردن است، وصیت قهرش بساط بر هوا
به مسامع سلاطین زمان رسانیده، و مرغان فصیح «1» گسترده، در اطراف جهان نداي روح رباي أَلَّا تَعْلُوا عَلَیَّ وَ أْتُونِی مُسْلِمِینَ
بیان توصیف لطفش نامهاي محبت طراز بر پر اقبال بسته، از روزنه دلها به جانهاي ساکنان اکناف جهان فرمانها دوانیده، طغراي
سرمشق طبع قویمش حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ «3» بلیغش إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ «2» یرلیغ
در تزلزل و اندیشه دانشوران در احصاء فضایل بی « لا فتی » قدم عقل دانا بر صرح ممرّد ثناي آن، نتیجه یکه تاز میدان ،«4»
از روي عجز در تأمل مفخر سلاطین زمان و مشید قوانین عدل و احسان، رافع الویه ملت ،«5» انتهاء آن نوباوه بوستان هَلْ أَتی
بیضا، و مؤسس قواعد شریعت، غرّ الملک الملوك القاهره و کاسر اعناق اکاسره، رافع لواي
ص: 32
دین، قامع اطماع الملحدین، مؤسس اساس الایمان، قالع عروق الکفر و الطغیان، معدن الفتوه و الکرامه و سلیل النبوه و الامامه
السلطان ابن السلطان ابن السلطان و الخاقان ابن الخاقان ابن الخاقان ابو الفتح و النصر و الظفر السلطان سلیمان، مدّ اللّه اطناب
دولته الی ظهور صاحب الزمان و جعله من انصاره و اعوانه، علیه و آله و علی آبائه صلوات اللّه الرحمن.
لهذا دیباچه آن را به نام نامی و القاب گرامی آن اعلی حضرت مزیّن و موشّح گردانید و با وجود عدم قابلیت به نظر اقدس آن
سلیل نبوت رسانید، تا موجب رفعت قدر و علو پایه این تحفه فرومایه گردد، تا ظهور تأثیر صبح نشور ثواب خواندن و شنیدن و
نوشتن و دیدن آن پروردگار فرخنده آثار، آن برگزیده رحیم غفور، عاید شود.
و چون مطالعه
مسمی گردانیده، و مرتب به چهار کتاب ساخت، « حیوه القلوب » این موجب حیات ابدي دلهاي اهل ایمان می گردد، آن را به
و علی اللّه توکلت و حسبی اللّه و نعم الوکیل.
کتاب